با وجود کش و قوسهای فراوان میان کارگران و تمامی دولتهای گذشته، در هیچ یک از دولتها این اختلافات به اندازه دولتهای نهم و دهم شدید نبوده است، تا جایی که این دو دولت قصد ریشهکنی مجامع صنفی کارگری را داشتند، ولی هویت کارگران در تمام بخشهای کارگری این مجامع اجازه محقق شدن این امیال را نداد.
برای بهبود وضعیت موجود، خانه کارگر طرحهای متعددی را در راستای اصلاح مناسبات کارگری-کارفرمایی به مجلس ارائه داد که به دلیل مخالفت دولتهای نهم و دهم، این طرحها عملیاتی نشد و در نتیجه شاهد بودیم که امنیت شغلی کارگران با تهدیدات بیشتری مواجه شد و سوءاستفاده از قراردادهای موقت و بکارگیری کارگران در کارهای مستمر افزایش یافت.
قانون کار در کشور پس از قانون اساسی مهمترین و بزرگترین قانون مصوب کشور است که به روابط بین کارگران و کارفرمایان دلالت دارد، ماده هفت قانون کار که به قراردادهای موقت و دائمی در زمینه کارگران اختصاص دارد هنوز تعیین تکلیف نشده و بیشتر تخلفات به دلیل عدم تعیین تکلیف ماده و تبصرههای قانون است.
در ابتدای تصویب و اجرای قانون کار در سال 69 تنها 13 درصد کارگران دارای قرارداد موقت و 87 درصد آنها دارای قرارداد رسمی یا دائمی بودند اما اکنون این نسبت برعکس شده است و نیاز به اصلاح قانون کار با توجه به مقتضیات زمان و شرایط اقتصادی و نیاز روز جامعه احساس میشود.
ما با هیچ اصلاحی که مدافع منافع جامعه کارگری باشد مخالف نیستیم، ما با هر اصلاحی که بر خلاف قانون اساسی و توصیهنامههای سازمان بینالمللی کار باشد و حقوق اولیه کارگران را نادیده بگیرد، مخالفیم و در مقابل آن موضع میگیریم.
تشکلهای کارگری با هر اصلاحیهای که حفاظت ایمنی فردی در محل کار، امنیت شغلی، امنیت معیشت و به رسمیت شناختن اختیارات این تشکلها در اعتصاب را لحاظ نکند، مخالفایم.
خدشه دار کردن این خط قرمزها به معنی مخالفت با توصیه نامههای سازمان بین المللی کار است و تشکلهای کارگری با اصلاحی که در راستای مصالح جامعه کارگری باشد، مخالف نیست اما با اصلاحیهای که حقوق اولیه نیروی کار را نادیده بگیرد، مخالف میکند.
کارگرانی که با وحود اشتغال در کارهای مستمر، با قرارداد موقت به کار گرفته میشوند نمیتوانند برنامهریزی مناسبی برای آینده داشته باشند و این موضوع به دامن زدن بر معضلات اجتماعی میانجامد.
قانون، تأمین اجتماعی را مکلف ساخته تا مراکز درمانی وابسته به تأمین اجتماعی، کارگران بیمه شده را به صورت رایگان مداوا کنند، در صورتی که این موضوع روز به روز کم رنگتر شده است.
این ادعا که قانون کار مصوب سال 69 از سوی مخالفانش به عنوان مانع اصلی سرمایه گذاری در بخش صنعت معرفی میشود درحالی مطرح میشود که در تمامی 23 سال گذشته این قانون هیچگاه بطور کامل اجرا نشده است.
هرچند قانون کار به عنوان یک سند دست نوشته بشری نیازمند اصلاح و بازنگری است اما رویکرد نویسندگان این قانون باید از مجرای سه جانبه گرایی و در جهت حمایت از حقوق کارگران باشد.
مدعیان ناکارآمدی قانون کار هیچ پشتوانه علمی و پژوهشی برای اثبات ادعای خود ارائه نمیدهند و به «کلیگویی» اکتفا میکنند، افزود: از مسئولان دولت جدید انتظار داریم تا برخلاف رویه هشت سال گذشته نسبت حفظ و تقوبت حمایتهای کنونی قوانین کار و تامین اجتماعی هوشیار باشند.
بدنبال همدستی وزارت کار با مدیر عامل کارخانه فولاد زاگرس برای سر دواندن کارگران این کارخانه و عدم تحقق توافقنامه دیروز، از صبح امروز نیز بارها توافقات متعددی برای پرداخت معوقات این کارگران صورت گرفته اما هر بار این توافقات از طرف وزارت کار و مدیر عامل کارخانه فولاد زاگرس زیر پا گذاشته شده است. به همین دلیل کارگران فولاد زاگرس که از 3 روز پیش در هوای سرد تهران و بدون امکانات به تنگ امده اند از ساعت ده صبح امروز بطور مرتب در مقابل وزارت کار در خیابان آزادی در حال شعار دادن هستند اما هر بار در پس هر توافقی بر سر میزان مبلغ پرداختی تعهد شده به کارگران، این توافق از سوی وزارت کار و مدیر عامل کارخانه نقض میشود و آنان بساط دیگری را وسط میکشند.
بنا بر آخرین خبرها از ساعتی پیش و بدنبال عدم واریز آخرین مبلغ توافقی به حساب کارگران، آنان بار دیگر معترضانه شروع به سر دادن شعار کردند و از آنجا که مسئولین وزارت کار آخرین تلاشهای خود را برای دست خالی فرستادن این کارگران به شهرستان قروه بی نتیجه دیدند نیروهای انتظامی را به محل فرا خواندند و در حال حاضر کارگران فولاد زاگرس در محاصره این نیروها در حال شعار دادن هستند.
کارگران فولاد زاگرس شعار میدهند: وزیر کار استعفا استعفا – وزیر سرمایه دار شرمت باد شرمت باد – وزیر بی اقتدار نوکر سرمایه دار و....
همچنین ما مسئولیت مستقیم هر گونه تعرضی به کارگران فولاد زاگرس را متوجه وزیر کار میدانیم و بدینوسیله توجه افکار عمومی را به شرایط مشقت بار کارگران فولاد زاگرس و ستمی که بر آنان میشود جلب میکنیم
شهرستان آبیک با وجود 50 هزار کارگر بیمه شده و خانوادههایشان و همچنین حدود 5 هزار کارگر بازنشسته و مستمری بگیر، فاقد امکانات مناسب درمانی تامین اجتماعی است.
کارگران هر ماه 30 درصد از درآمدشان را برای «پیشخرید» خدمات درمانی به تأمین اجتماعی پرداخت میکنند اما به هنگام بروز جزئیترین بیماری باید مسافتهای طولانی را برای رسیدن به شهرهای اطراف همانند هشتگرد و قزوین طی کنند تا بتوانند از خدمات درمانی بهرهمند شوند.
تنها مرکز درمانی تامین اجتماعی در آبیک درمانگاه بسیار کوچکی است که با انبوهی از جمعیت این شهرستان بیشتر در زمینه پانسمان و تزریقات به کار میآید
امکانات درمانی در شهرستان آبیک به دلیل آنکه بیش از 60 درصد از جمعیت آن را کارگران تشکیل میدهند از اهمیت ویژهای بر خور دار است چرا که در صورت نیاز به درمان، بیمه شدگان ناچارند فاصله صدها کیلومتری تا مرکز استان قزوین را برای رسیدن به یک بیمارستان مجهز طی کنند که همین مسافت طولانی در بسیاری از مواقع باعث وخیمتر شدن حال بیماران شده است.
همچنین این واحد فاقد پزشک متخصص بوده و امکانات و تجهیزات پزشکی بسیار محدودی دارد.تا کنون پی گیری و مکاتبات فعالان کارگری از جمله خانه کارگر و کانون بازنشستگان استان و... برای دریافت امکانات درمانی و بیمارستانی تامین اجتماعی نتیجهای نداشته است. این درمانگاه فقط در یک نوبت روزانه فعال است و در همه ایام تعطیلات و سایر مناسبتها نیز تعطیل است.
تنها بخش تخصصی این مرکز بخش دندانپزشکی است که آنهم به دلیل کمبود پزشک بیش از 6 ماه است که تعطیل بوده و این امر مشکلاتی را برای بیمهشدگان تحت پوشش تامین اجتماعی این شهرستان ایجاد کرده است.
احداث مراکز درمانی تامین اجتماعی مجهز در این منطقه ضروری است و تسریع در این امر مشکلات درمانی بسیاری از بیمه شدگان و بازنشستگانی را که از نبود امکانات درمانی دچار مشکلات فراوانی شدهاند را بهبود میبخشد. تعهدات درمانی سازمان تامین اجتماعی در قبال بیمه شدگانش باید با نظارت کامل انجام شود.
رئیس کانون شوراهای کار استان البرز گفت: در دو دولت احمدینژاد، چه در زمانی که تامین اجتماعی به صورت هیئت مدیره اداره میشد و چه در زمانی که هیئت امنایی شد، نمایندگان واقعی کارگری هیچگاه اجازه نیافتند در تصمیم گیریهای این سازمان حضور موثری داشته باشند.
«علی اصلانی»، رئیس کانون شوراهای کار استان البرز در گفتگو با خبرنگار ایلنا در کرج اظهار داشت: بالاخره پس از سالها اعتراض و درخواست حضور نماینده کارگری در هیئت امناء سازمان تامین اجتماعی، با انتصاب «علی ربیعی» به عنوان وزیر کار، به خواست مغفول مانده جامعه کارگری بها داده شد.
اصلانی یادآور شد: پیش از روی کار آمدن دولت احمدینژاد و در زمانی که تامین اجتماعی به صورت هیئت مدیره اداره میشد، با حضور 3 نماینده کارگری در هیئت مدیره سه جانبه گرایی به نحو مطلوبی در این سازمان رعایت میشد.
وی ادامه داد: از آنجایی که در دولتهای احمدینژاد خسارتهای زیادی به کشور وارد شد، جامعه کارگری هم از ترکش این خسارتها، بیتدبیریها بینصیب نماند و در سطح خرد و کلان دچار مشکلات عدیدهای شد، که حضور نداشتن و به رسمیت نشناختن نماینده کارگری در جلسات هیئت امنا تامین اجتماعی یکی ار مصادیق بارز آن بود.
نخستین بار در دوران پهلوی اول، دولت از ترس جنشهای کارگری درصدد برآمد تا علاوه بر سرکوب فعالیتهای صنفی کارگران، واژه کارگر را تغییر دهد. در آن دوران به دستور دولت در متن تمامی روزنامهها و نامههای رسمی، واژههای «فعله» و «عمله» جایگزین واژه کارگر شد.
پس از انقلاب نیز یکی از نخستین وزرای کار (احمد توکلی) تلاش کرد تا در اولین پیشنویس لایحه قانون کار، واژه کارگر را به واژه «اجیر» تبدیل کند.
اظهارات اخیر معاون وزیر کار( تغییر واژه کارگر به واژه شیک ) در کنار اتفاقاتی که درسالهای گذشته برای تغییر واژه کارگر صورت گرفته است باعث ایجاد نگرانی در میان کارگران شده است.
علاوه بر کارگران، صاحبان مشاغل آزاد نیز میتوانند با پرداخت حق بیمه مشمول قانون تامین اجتماعی بشوند و در این قانون به درستی به جای واژه کارگر از «بیمه شده» استفاده شده است.
طبق ماده 8 قانون کار چناچنه فرد به درخواست فرد دیگر کاری را انجام بدهد کارگر تلقی خواهد شد. برهمین اساس از نظر قانون کار، تمامی افرادی که به درخواست کارفرما در سمتهای خلبان، دکتر، مهندس؛ رفتگر، راننده، نگهبان و... کار میکنند کارگر تلقی میشوند.
ا
اینکه در بازار کار ایران به دلایل مختلفی برهم خوردن عرضه و تقاضا، غیر مرتبط بودن تخصصها با نیازهای شغلی و یا تقدم رابطه بر ضابطه افراد در جایگاه واقعی خود قرار ندارند مشکل قانون و واژه کارگر نیست.
دولت باید به جای بازی کردن با واژگان تلاش کند تا مهندسان؛ پزشکان و خلبانان در حرفههای مرتبط و با درآمدی که متناسب جایگاه آنان است شاغل شود استدلال معاون وزیر که ضرورت تغییر واژه کارگر را «برداشت عامه مردم از عنوان کارگر، کار کردن با بیل و کلنگ» دانسته این مسئله مانند آن است که بگوییم همه مهندسان، پزشکان و یا مدیران انسانهای باشخصیتی هستند درحالی که همه ما میدانیم موقعیت تحصیلی و یا شغلی دلیلی برای تضمین موقعیت ممتاز اجتماعی و سلامت رفتاری نیست.
نمیتوان مانع تصور مردم شد اما اگر در اینجا نقصی هم وجود داشته باشد آن نقص متوجه دولت خواهد چرا که با کم کاری در زمینه اطلاع رسانی و فرهنگ سازی در خصوص باورهای نادرست، اقدامی انجام نداده است.علاقهمندان به شیک شدن عنوان شغلی کارگر، میخواهد در سایه تعویض نام، زمینه حذف تدریجی حقوق کارگر را فراهم کنند./ دستاوردهایی که کارگران برای جامعه بشری کسب کردهاند آنان را لایق احترام به عنوان شغلیشان میکند./((((( وازه شیک بجای کارگر )))))
اخراج این کارگر غیر قانونی بود
بیرون هیاهوی انتخاب شهردار است. مردم سرگرم روزمرگی هایشان هستند و کسی یادش نیست ظهرچهارشنبه کارگری به انتها رسیده آمده بود تا حقش را از کارفرمایی بگیرد که او را به دلیل چند دقیقه خواب از کار بی کار کرد .
بهرام 46 ساله کارگر شرکت واحد هفته پیش می خواست برای آخرین بار ازمدیران شرکت واحد بخواهد که او را به سر کارش باز گرداند وقتی فهمید حکم اخراجش قطعی شده و قانون چاره دردش نیست آمده بود دوباره از مشکلاتش بگوید که اجازه ورود نمی گیرد ،به زور وارد اتاق مدیرعامل می شود و 9 ساعتی با پیمان سنندجی و کسی که حکم اخراجش را امضا کرده در یک اتاق می ماند.
حالا هفته ای از این اتفاق گذشته است.دیگرخبری از او وچند صد کارگری که بی دلیل حکم اخراجشان را گرفته اند در رسانه ها نیست.شهر به دنبال اخباردیگری است. اما درخانه بهرام غم بی پدری به غم نان افزوده شده.
یکی از دهها بزرگراه بلند ،بالای تهران را که بگیریم و بروی تا انتها . در ابتدای یکی از کوچه های بی نما به خانه بهرام می رسیم . روی پله مقابل منزل دو زن نشسته اند . یکی همسر اوست و دیگری پیرزنی که از قدیم در این کوچه زندگی می کرده. سراغ خانه بهرام را که می گیریم . نگاه زن هم بی اعتماد است و هم خوشحال . پیرزن می گوید: این همسایه بهترین و آرام ترین همسایه ماهستند. من اینها رامی شناسم.بهرام مردی آرام وبی صدا بود.
صدایی از داخل خانه می آید . مادر می گوید دو کلام حرف می زنیم می روند . می گوییم نشانی را از کجا گرفته ایم . اعتماد می کنند و می رویم داخل خانه ای که به نظر 60 متری می آید مرتب است وآبرومند .
دو دخترش و پسری که میانه سخنان مان به خانه می آید. 3 فرزندی هستند که بهرام درخانه دارد. یکی از دخترهایش همان زمان ها که حکم اخراجش را زدند.یک سال و اندی پیش عروسی کرده است. غم بیکاری سایه افکنده بود بر شادی عروسی دخترش .
حالا دختر کوچکش با بغض می گوید: پدر در سال 85 مدتی به دلیل بیماری اعصاب و روان بستری هم بوده مدارک پزشکی اش را می آورد و نشانمان می دهد.می گوید:ما چیزی در زندگی کم نداشتیم،پدر حقوق زیادی نمی گرفت 600 هزار تومان .اما اینها همین اندک را هم به ما ندیدند. دختر حالا اشک می ریزد. می گوید: به پدرم افتخار می کنم . پدر خوبی است . همه زندگی اش ما بودیم . مادرم مدتی است بیمار است درد کلیه دارد . اما آنها یک سال و نیم است که بیمه ما را قطع کرده اند . هر بار که دکتر می رویم باید همه هزینه ها را خودمان پرداخت کنیم .
یک سال و نیم است پدرم دنبال باز گشت به کارش است. روزهای اول به ما نمی گفت. می گفت 15 روز مرخصی گرفته ام برای عروسی . 14 سال در شرکت واحد کار کرده بود . اما بی دلیل او را اخراج کردند. پدرم گروگانگیر نبود،او پدری بدبخت بود که می خواست دوباره سر کارش باز گردد.
زن بهرام می گوید: آن روز کذایی برای حرف زدن رفته بود شرکت واحد.اما راهش ندادند. قبل تر خودم چند بار رفتم.حاضر نبودند حرف مرا بشنوند.کلیه هایم سنگ دارد ،دیسک کمر دارم اما بیمه ما را قطع کردند. دخترم دانشگاه قبول شد اصلا رویش نشد به پدرش بگوید. پسرم مدرسه نمونه دولتی قبول شده است معدلش بالا است اما نمی دانیم بتوانیم هزینه های آن را پرداخت کنیم یا نه .
می گوید، شوهرش با کسی دعوا نداشته است هیچ وقت. سرش به کارخودش گرم بوده . اما در این یک و سال و نیم انگار ما 10 سال پیر شدیم . پول زیادی به ما نمی دادند ،500 تا 600 تومان . با همین اندک هم زندگی را می گذراندم . این را با حسرت می گوید . حسرت روزهای خوشی که بهرام هنوز کار می کرد و او با اندکی 4 بچه و خانه را ادراه می کرد .
می گوید : می گفتند برو کار دیگری پیدا کن . مگر بعد از 14 سال کار و با این سن و سال می توان کار دیگری پیدا کرد . چه کاری می توانست بکند . حالا بهرام کجا است .
زن می گوید : بهرام اول زندان اوین بود و حالا رجایی شهر است . خودش چیزی نمی داند . نه در مورد تاوان قانونی کارش نه از اوضاع احوال این بیرون . اما به ما قول داده اند که شکایتی ندارند . می گوید اقای ساجدی نیا دستش را روی قران گذاشت که کمکش می کند . فکر می کنید همه چیز ختم به خیر شود .
حالا دختر بزرگش که همان زمان های اخراج ازدواج کرده و حالا نوزادی در آغوش دارد می گوید: شما از داخل خانه ما چه می دانید که در این سال چه مشکلاتی را تحمل کرده ایم . چه سختی هایی را پشت سر گذاشته ایم . شما از دل ما چه خبر دارید . زمان تحمل سختی های ما ، بی پولی ها آنها که پدرم را بی کار کرده بودند خوش بودند وبی آن که ما یادشان باشیم داشتند خوش می گذراندند .
پدرم از غصه 10 سال در این مدت پیر و شکسته شد و خواهرم از ادامه تحصیل ماند و من از کسانی که این کار را کرده اند نمی گذرم . آرزو می کنم همین اتفاق با خودشان بی افتد . حالا چه امروز یا 7 نسل بعد . آه پدر من همیشه دنبالشان است . پدر من چیزی جز کارش نمی خواست ... حالا اشک می ریزند . نمی دانند قرار است چه بلایی سر پدرشان بیاید . مادر دنبال وکیل است . اما پولی در میان نیست . ...
اخراج این کارگر غیر قانونی بودد...بر اساس اسنادی که داریم اخراج این فرد غیر قانونی بوده زیرا نماینده کارگران در جلسه کمیته انظباطی کسی جز دو نفری بوده است که قانونا حق امضا داشته اند .بنابراین این حکم غیر قانونی است .
او می گوید: در شرکت واحد به دلیل فشار کار بالا ، آلودگی هوا وصوت دچار آسیب هایی می شوند و می توانند با تشخیص پزشک کار سبک بگیرند اما کارفرما با اذیت های پی در پی تلاش می کند شرایط کار را به گونه ای فراهم کند که رانندگان در همان پشت فرمان بمانند.