رئیس جمهور منتخب سلام، نمی خواهم خود را در قالب تشکرهای کلیشه ای رایج این دوران ها درگیر نموده و شما را خسته نمایم اما برخود واجب می دانم، عنوان نمایم که باید همگی در مقابل این شور باشعور مردم ایران سر تعظیم فرود بیاوریم.
آقای رئیس جمهورآینده بگذارید در این مجال شما را برادر خطاب نمایم، من کارگر کارگر زاده ای هستم که می خواهم در باب مظلومیت عنوانم با شما درددل نمایم.
برادرم ،، در این 8 سال گذشته چه که بر سر اسم ما در نیاوردند و هرچه فریاد زدیم بابا ما نه سمینار می خواهیم نه نشست نه متولی و نه غمخوار ما تنها یار می خواهیم نبود صدائی که به این درخواست یاری ما پاسخ دهد.شاید بگوئید چرا میگویم ما، آخر ما هستیم یعنی من کارگر و دوست همسنگرم کارفرما .آخر ما بر سر عنوان نمی جنگیم که کارفرما،کارآفرین،صاحب کار و کارگر همه به نوعی کارگرند و در حول محور کار می چرخند و آنچه مهم است نه برای ما بلکه برای تمامی جوامع بشری حرکت و تلاش و کار است که بنیانگذار انقلاب اسلامی (ره) فرمودند:حیات یک ملت مرهون کاروکارگر است. یا به بیانی دیگر رهبر انقلاب می فرمایند: برخلاف دیدگاه مادی که کارگر را فقط یک ابزار می داند، اسلام، کارگر را یک مجاهد فی سبیل الله می داند و برای کار و تلاش او هم ارزش و پاداش الهی قائل است.
برادربزرگوارم، در این دوران آنچه بدست فراموشی سپرده شده ماده101 برنامه چهارم توسعه بطورعملی بود وآنچه بدان زیاد پرداخته شد سمینارها و همایش های فراوان در همین باب بود. موضوعی که هرگز از آن یاد نشد موضوع اشتغال بود و آنچه بدان زیاد پرداخته شد تغییر در مفهوم اشتغال و شاغل بود.
در همایش های بی بدیل برای تولید شغل و تعداد آن چه فریادها سر دادند و در سخنرانی های بعدی، خود را متولی ایجاد اشتغال ندیدند. هرچه فریاد زدیم عزیزان حفظ اشتغال از تولید شغل آسانتر و کم هزینه تر است کسی نشنید و هیچگاه حوصله برای درددل شنیدن نداشتند.
هرچه گفتیم طبق فرمایش رهبر انقلاب، باید بسیار مراقب بود که اجرای سیاست های اصل 44، زمینه ساز نفوذ قانون دان های قانون شکن، نشود و افرادی با دور زدن قانون، برخی کارخانه ها را نخرند و بعد هم با فروش تجهیزات و زمین آن به میلیاردها آلاف و الوف نرسند و در نهایت کارگران کارخانه ها بیکار نشوند، لذا همه باید مراقب باشیم کو گوش شنوا.
باز عنوان نمودیم، در نظام اسلامی مبنای رابطه کارگر و کارفرما، التیام، همکاری و همسویی است و همه طراحان و سیاست پردازان باید در این جهت حرکت کنند. ما نه همچون دیدگاه سوسیالیستی کارفرما را مطرود، و نه همچون دیدگاه سرمایه داری کارفرما را صاحب اختیار می دانیم بلکه معتقدیم با رابطه تعریف شده انسانی و همکاری این دو عنصر شریف، پیشرفت کشور محقق خواهد شد.باز هیچگاه نظری از هر دو سو خواسته نشد همیشه جلسات سه جانبه بود اما تصمیم گیری مبتنی بر سه جانبه گرائی و بر اساس خرد جمعی هرگز.این را آزاد اندیشان هر سه گروه :کارگر،کارفرما و دولتمردان تائید می نمایند.
در مورد قانون هدفمندی یارانه ها هر چه فریاد زدیم سهم صنعت را خرج صنعت کنید نگذارید صنایع بار این قانون را به تنهائی بدوش بکشند باز اثری از شنوائی دیده نشد و این کارآفرینان بودند که نمی دانستند غم تورم ناشی از اجرا را بر کارگرانشان بخورند یا اسیر هیولای نابودی صنعت و از دست رفتن سرمایه های خود بدلیل بار افزایشی تورم رکودی ناشی از افزایش هزینه تمام شده محصولات خود که از: عدم تخصیص سهم صنعت از هدفمندسازی یارانه ها،تحریم ها، سودهای کلان بانکی ، رکود ، قاچاق کالا ، ورود بی رویه اجناس خارجی و...نشات می گیرد ،گردند.
با چشمان خود دیدیم که کارفرمایان برای بقای حیات علی رغم میل باطنی مجبور به تعدیل کارکنان ، کاهش امکانات حداقلی رفاهی، تاخیر در پرداختی ها و... شدند و باز فریاد برآوردیم : حفظ اشتغال مقدم بر تمام مسائل است که اشتغال کلید جمع آوری بسیاری از بداخلاقیهای اجتماعی است . عنوان نمودیم با اندکی تامل و درک صحیح از مسائل می توان به بسیاری از مشکلات فائق آمد از جمله این موارد: یکسان سازی ضرائب مالیاتی، تخصیص یارانه به درصد سهم بیمه کارفرما، اجرای اصل 10نوسازی صنایع،اجرای صحیح قانون 148کار،عدم تحمیل بیمه های زیان ده و ورشکسته به سازمان تامین اجتماعی، پرداخت واقعی دیون دولت به سازمان نه واگذاری منابعی ورشکسته و زیان ده تحت عنوان رد دیون، جلوگیری از واردات مواد اولیه بی کیفیت ،قفل بزرگ بر گمرک برای ورود کالاهای خارجی، وضع قوانین محکم در قبال قاچاق کالا و از همه مهمتر پرداخت سهم صنعت از قانون هدفمندسازی یارانه ها به صنعت می توان به کالبد نیمه جان این صنعت حیاتی دوباره بخشید.
به نمایندگی از تمامی کارگران پرتلاش این مرزوبوم درخواست ایجاد همدلی و اتحاد در تمامی تشکل های کارگری و احیای تفکر و خردجمعی و شنیدن نقطه نظرات بزرگان این عرصه را برای برون رفت از این شرایط را دارم چون ما می خواهیم و می توانیم .